نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران

2 عضو هیأت علمی گروه روانشناسی دانشگاه پیام نور، تهران، ایران

3 دانشجوی دکتری انسان شناسی دانشگاه تهران، تهران، ایران

چکیده

وقتی سخن از توسعه به میان می‌آید ذهن‌ها معطوف به مسائل مادی و پیشرفت‌های اقتصادی می‌شود و توسعه معادل با رشد و ترقی مادی در نظر گرفته می‌شود و زیربنای توسعه نیز ثروت و امکانات مادی تلقی می‌شود. اما به‌واقع توسعه و نوسازی یک فراگرد چندبعدی است که به دگرگونی در همه زمینه‌های اندیشه و فعالیت انسانی نیاز دارد. در این میان نقش عامل‌های روان‌شناختی در میزان توسعه‌یافتگی و توسعه‌نیافتگی جوامع بسیار مهم است که در بسیاری از جوامع تاکنون جدی گرفته نشده است. ازجمله این عوامل ارتقاء سرمایه‌های روانی و بهداشت روانی، کاهش خشونت و پرخاشگری، حل تعارض‌های بین فردی، برخورداری از حداقل دفاع‌های روانی، تعصب و پیش‌داروی، ارتقاء هوش هیجانی، به حداقل رساندن زمینه‌های حسادت و دروغ‌گویی، تقویت خلاقیت و نوآوری، کارآمدی و امثال آن می‌باشد که به‌عنوان متغیرهایی روان‌شناختی بایستی در مسیر توسعه‌یافتگی دست‌کاری شوند. فرآیندی که در طی آن با ایجاد تغییراتی در حوزه‌های ادراکی، شناختی، ارزشی و گرایشی انسان‌ها، قابلیت‌ها و باورها، شخصیت ویژه‌ای را در آن‌ها به وجود می‌آورد، که خروجی این باورها و قابلیت‌ها و رفتارها توسعه‌یافتگی در تمام ابعاد می‌باشد. روان شناسان معتقدند که عامل‌های روانی و ذهنی در تولید ناخالص ملی و رشد اقتصادی نقش دارند. ازاین‌رو؛ در این مقاله تلاش شده است تا با کمک روش کیفی و تحلیلی ابعاد مختلف توسعه همچون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در پیوند با روان‌شناسی مورد مداقه قرار گیرد و مفاهیم و مؤلفه‌های اثرگذار روان‌شناختی در توسعه را برای مخاطب معلوم بدارد.

کلیدواژه‌ها