نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق(ع)، قم، ایران

چکیده

تئوری‌های علمی در مواجه با مسائل جامعه از منطق مشخصی پیروی می‌کنند. تحلیل عملکرد نظریه‌های علوم انسانی نسبت به مسائل جامعه هدف این مقاله است. اینکه نظریه‌های علوم انسانی بر اساس چه منطقی با مسائل جامعه مواجه می‌شوند پرسش اصلی مقاله است. در پاسخ این پرسش از مبنای فلسفی اتحادِ علم، عالم و معلوم استفاده گردید. یافته‌های مقاله که با روش توصیفی و تحلیلی بدست آمد نشان می‌دهد که تحلیل چهار رکن عملکردی نظریه‌ها یعنی؛ 1ـ شناخت عملکرد نظریه در فهم مسائل جامعه 2ـ شناخت عملکرد نظریه در شرح مسائل جامعه 3ـ شناخت عملکرد نظریه در پذیرش مسائل جامعه 4ـ شناخت عملکرد نظریه در حل مسائل جامعه، منطق مواجهه نظریه را به تصویر می‌کشد. هر کدام از ارکان چهارگانه مذکور سه اصل یا سه پرسش اصلی را مطرح می‌کند که در مجموع هر نظریه در معرض دوازده پرسش کلیدی قرار می‌گیرد، نوع پاسخ به این دوازده پرسش نشان دهنده عملکرد و منطق مواجه نظریه با مسائل است. شناخت منطق مذکور که تحلیلی روشمند از عملکرد و نوع مواجهه نظریه با مسائل را ارائه می‌دهد « روش تحلیل تئوری» نام گرفت. این روش ظرفیتی مناسب برای ارزیابی عملکرد و میزان صلاحیت نظریه‌های علوم انسانی موجود برای حل مسائل جامعه است.

کلیدواژه‌ها